جدول جو
جدول جو

معنی هو پیچیدن - جستجوی لغت در جدول جو

هو پیچیدن
شایع شدن
تصویری از هو پیچیدن
تصویر هو پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
هو پیچیدن
((هُ. دَ))
شایع شدن
تصویری از هو پیچیدن
تصویر هو پیچیدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بو پیچیدن
تصویر بو پیچیدن
منتشر شدن بو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در پیچیدن
تصویر در پیچیدن
تا کردن، لوله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
نافرمانی کردن عصیان ورزیدن: در ارتش اگر کسی از اوامر مافوق خود سرپیچی کند سخت تنبیه میشود
فرهنگ لغت هوشیار
گوش کسی را در میان دو انگشت شست و اشاره گرفتن و پیچ دادن برای تادیب و تنبیه او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لف پیچیدن
تصویر لف پیچیدن
((لَ فّ))
درنوردیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سر پیچیدن
تصویر سر پیچیدن
سر تافتن، سر برتافتن، سر برتابیدن، سرپیچی کردن، نافرمانی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چوپیچیدن
تصویر چوپیچیدن
هو افتادن، بر سر زبانها مطلبی شایع شدن
فرهنگ لغت هوشیار